۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه

درمورد وفات مرحوم گل احمد شیفته


خواننده عزیز:

فامیل محترم شیفته که پدرعزیز شان چندی قبل دنیای دون را ترک وبه ابدیت پیوست، تمام هموطنان وبخصوص قلم بدستان را نبود همچون انسان عالم متاثر ساخت، بدین وسیله خویش را درسوگ آن هنرمند چند بوی شریک دانسته وبرای مرحوم بهشت برین از خداوند استدعا میدارم.

مرحوم شیفته را یقیناً هموطنان ما می شناسند، بهتر خواهد بود به گرامی داشت از خدمات ارزشمند آن هنرمند سابقه دار، نویسنده، پژوهشگر و شاعر توانا را طی چند سطر بنویسم تا از کارهای ارزش مندش هموطنان ما مطلع گردند.

گل احمد شیفته فرزند غلام محمد در سال 1308 ش مطابق 1929 میلادی در ده افغانان کابل متولد گردید. او بعد از ختم مکتب ابتدایئه سردار جانخان راهی لیسه نجات "امانی" شد ودرسال 1329 ش 1950-م ازآن لیسه فارغ گردید ودر سال 1330ش 1951 میلادی در یکی از مکاتب شهر کابل بحیث آموزگار شامل خدمت شد او درعصرخودش از جمله روشنفکرترین معلمین تدریسی درمعارف کشوربشمار میرفت وبه زودی بحیث معاون رادیو کابل وقت مقرر گردید.

وی زبان المانی را روان تکلم مینمود روی همین شایستگی درسال 1333- ش-1954- میلادی بحیث مترجم زبان المانی در نساجی گلبهار تقررحاصل کرد.

در سال 1345-ش 1966 میلادی بحیث معاون نساجی گلبهار مصدر خدمت شد و درسال 1348 –ش 1969 میلادی بحیث مدیرعمومی پلان واقتصاد نساجی بگرامی ایفای خدمت نمود ودر سال 1358 –ش 1979 میلادی منحث مشاورنساجی بلخ در وطن خویش خدمات شایانی داده است.

مرحوم شیفته در سن 12 سالگی درگروپ اطفال سرود ملی آفغانستان را که بنام " سلام شاهی " یاد میشد خواند و شیفته هنر آواز خوانی گردید.

شیفته جوان برای آموزش اساسات موسیقی با اولین گروپ جوانان وقت چون مرحوم جلیل حلاند، عیسی خمار، مرحوم سید احمد هلال، مرحوم محمد ابراهیم نیسم و چند تن دیگر در سال 1328ش- در اولین کورس موسیقی که تحت نظر استاد غلام حسین "پدراستاد سرآهنگ" واستاد فرخ افندی پدر " قادر فرخ" تدریس میشد، شامل واساسات موسیقی را آموخت. اودر زمانی به آواز خوانی اقدام نمود که اصلاً هنر آواز خوانی برای جامعه سنتی افغانستان پدیده غیر قابل پذریش بود اما با آنهم پارچه های سروده شده وی چنگ در دل های مردم میزد. وی بیشتر آهنگهای محلی "سیاه چشم خماری، دختر شغنان وغیره" و اشعار شعرا " پشتو ودری" کشور را از طریق رادیو کابل وقت که مسقتیماً نشر میگردید، تقدیم هنردوستانش نموده است.

شیفته ّ ماجد همزمان با هنرمندان چون حّلاند واستاد خیال آهنگ های معروف روز را میسرودند آنهارا میتوان پیشتازان هنرآواز خوانی شمرد.

مرحوم شیفته بعد ازسالیان متمادی خدمت در سال1375-ش 1996 میلادی با بقدرت رسیدن گروهی بی فرهنگ طالبان ترک وطن نمود بعد از هشت سال اقامت درکشور قرغزسستان درسال 2004میلادی بحیث مهاجر درکانادا پذیرفته شد و در شهر ونکوور کانادا رهل اقامت پهن کرد.

درسال 2002 میلادی انجمن هنرمندان افغان در امریکا اشعار موصوف را تحت غور وبررسی قراردادند ومفتخر به لقب فرنگسالار گردید وهمچنان از طرف انجمن هنرمندان امریکا تحت ریاست آقای محترم عنایت الله شهرانی به صفت ریس انجمن هنرمندان افغان در کشور قرغزسستان در شهر پوشکین انتصاب شد.

وی یکبار ازدواج نموده ویازده فرزند "هفت دختر وچهار پسر" از وی باقی ماند است. مرحوم شیفته از آوان جوانی دست بقلم برد وبیست ویک اثر داستانی از نویسندگان بزرگ المانی را به دری ترجمه وبه جامعه تقدیم نمود وهم چنان پنج جلد کتاب گران بها بنام های " سالهای مجادله، روی دادهای اکناف جهان از دروه زیستار حضرت محمد" ص"، بادهای پنهان در حاشیه کیهان، از درواز تا کاپیسا، نو گرایی ها در شعر نیمایی، طبع و آخرین کتابش را تا اکنون اقبال طبع نیافته است بنام "مرد های بزرگ از دوره سنگ تا امروز" میباشد از قلمش در رشته تحریردرآمده است.

ازخدمات ارزشمندش نه تنها فرهنگ دوستان در جامعه مستفید گردیدند بلکه محترم احمد فرید شیفته پسر شان منحیث استاد در پوهنحٌی هنرهای زیبا قدم های پدر بزرگوار شان را تعقیب نمودند چهره شناخته شده فرهنگی کشورما میباشند بگونه مثال میتوان کمپوز سرود ملی سال 1991 ش- احمد فرید شیفته را نامبرد.

مرحوم شیفته بتاریخ 27 می 2009 به جاویدانگی پیوست واثار جاویدانه برای هموطنانش از خود به یاد گار گذاشته است.

مرگ حقیقت تلخ است که دامن هر انسان را میگیرید و پذیرفتن این خقیقت تلخ برای بازماندگانش خیلی گران تمام میشود، اما مرگ انسان دانشمند، شاعر، نویسند، ، آواز خوان و خدمت گذاران فرهنگی واجتماعی برای تمام هموطنانش گران بهاست. با تاسف مرگ المناک وی تمام هموطنان ما را در سرتا سرگیتی غمگین نمود. برای فامیل محترم شان تسلیت عرض نموده و روح مرحوم شیفته را شاد میخواهم. با احترام

۱۳۸۷ اسفند ۲۹, پنجشنبه

دوستان گرامی سلام خدمت تان تقدیم میدارم
به امید صحت وسلامتی شما، قرار قول قبلی میپردازم به گذارش تاریخ 18 مارچ 2009 که در کالج کلسی در شهر ساسکتون به همت گروپ معلمین زن بخاطر جمع آوری اعانه برای معاش معلمین زن در افغانستان دایر شده بود از من فقیر دعوت گردیده بود تا در باره وضعیت زنان در گذشته وفعلی سخنرانی بدارم البته در حدود صد نفر حضور داشتند وقمیت تکت مبلغ 50 دالر بود که 25 دالر برای مصارف عذا تهیه شده بکار رفت ومبلغ 25 دالر متاباقی برای معلین افغنستان انتقال داده شد نا گفته نماند که زیاد تر مردم بعوض تشریف آوری صرفاً تکت بخاطر اعانه خریده بودند. محفل با موزیک افغانی آغاز شده بود ودر صالون توسط پروجکتور تصاویر از دختران مکتب ومعلمین آنها وتصاویر قشنگ از طبعیت خدا داد افغانستان انداخته میشد دوخانم که مسوول این سازمان دهی بودند از تجارب وانتقال پول سال قبلی شان گذارش دادند ویک خانم که از افغانستان برگشته بود چشم دید های خود را قصه کرد ، قصه ها غم انگیز وغبار آلود بود واقعا ً رفتار ظالمانه و کشتار بیرحمانه زنان افغان لرزه بر اندام انداخت. زمانیکه نوبت بمن رسید از شرایط گذشته وفعلی سخنرانی کردم واز جنگهایکه در افغانستان در طول تاریخ صورت گرفته یاد کردم وبرای شان علت ویرانی مملکت وعقب مانی جامعه را مربوط به تجاوزات بیگانه گان خواندم همه آنها در روشنی نسبی قرار گرفتند از جنگهایکه نام بردم از اسکلکندر کبیر ، منگولین ،بریتانیی کبیر، عربها ، روسها وامریکایی ها را در بر گرفت در گذارش آمده بود که افغانستان از نظر موقعیت جغرافیایی واهمیت اقتصادی و معادن دست ناخورد همیشه مورد تجاوز قرار گرفته است وهم چنان وضع زنان از نظر امنیت از گذشته تا امروز مقایسه گردید که برای شان جلب بود مخصوصاً در باره اعضای پارلمان افغانستان که گویا زنان تازه نظر به دموکراسی امریکایی در پارلمان راه پیدا کردند. من از سه زن " خانم رقیه ابوبکر، خانم خدیجه احراری، وخانم دکتور اناهیتا راتب زاد نام بردم ودر قسمت خانم کبرا نور زایی وصالحه اعتمادی وزنیب عنایت سراج که در دولت افغانستان در پست های بلند کار نمودند واز شعراء افغانستان مانند رابعه بلخی ، عایشه دارنی، مخفی بدخشی، مخفی کابلی، وصدها تن دیگر در گذشته وحاضر یاد آوری گردید واز زنان گوینده ونطاق که در کدام سالها آغاز خدمت نمودند از "کتاب آوای ماند گار زنان " یاد آوری شد . بر علاوه استقبال گرم از گذارش، حاضرین محفل سولات زیاد نمودند که بنده پاسخ گقت . در محفل از اشتراک کننده گان افغان با وجود تخفیف تکت کسی تشریف نداشت جز یک خانم بنابر دعوت دوست کانادایی اش حضور داشت وبس. مسوولین سازمان دهی در گذارش شان عدم حضور افغانها را بی تفاوتی در برابر وطن یادآور شدند زیرا از محصلین وافغانهای مقیم در شهر دعوت نموده بودند، بخاطر سرنوشت زنان، کودکان وشاگردان ومعلمین کشور تان با تخفیف تکت بیایند، که از عدم اشتراک شان همه شاکی بودند.
محفل در فضای دوستانه وبرای آمادگی های سال آینده ختم گردید.
برای بنده نسبت سخنرانی یک جلد کتاب اعطا نمودند از ایشان سپاسگذار هستم. با احترام ماریا دارو

۱۳۸۷ اسفند ۱۷, شنبه

اظهار سپاس و تشکر

از هموطنان عزیز ودست اندرکاران سایت خواندنی ودلچسپ روزنه و شورای افغانان مقیم دنمارک وشورای زنان افغان در دنمارک که با ارسال پیام تبریکی بنماسبت هشت مارچ بنده را سرفراز نمودند از صمیم قلب اظهار سپاس وتشکر میدارم وآرزو میبرم تنها یک روز هشتم مارچ برای زنان اختصاص داده نشود بلکه مشکلالت را تا آن اندازه ریشه کن و از بین ببریم که 365 روز روز زنا ن ومردان محسوب گردد و تفاوت ها ونواقص ها کنونی از بین برود با المقابل تبریکات مرا نیز قبول فرماید موفق باشید. ماریا دارو

کنفرانس بمناسبت هشت مارچ

هموطنان گرامی باعرض سلام خدمت شما مینگارم که بتاریخ سوم مارچ 2009 در شهر که زندگی دارم از بنده دعوت گردید تا در مورد پرابلم های زنان افغانستان صحبت نمایم آن محفل با شکوه به اشتراک حدود 300 نفر در یکی ازهوتل های شهر ما دایر گردید. بنده منحیث زن افغان طی یک سخنرانی 7 دقیقه یی از پرابلم ها ومشکلات زنان افغان در شرایط حاضر یاد آور شدم و در قطعه نامه محفل، همه مشکلات را درج و به مراجع ومقامات بالایی سازمان حقوق بشر پسردند. امید وارم زنان افغان در هر کجا که زندگی دارند با استفاده از مناسبت ها ومحافل هشت مارچ برای بلند کردن صدای خسته ودرد کشیده زنان افغانستان اشتراک وموضوعات داغ ومشکلات که هم اکنون دامن گیر زنان افغانستان است بگوش جهانیان برسانند.مشکلات را که من در سخنرانی خود یاد آور شدم خیلی قابل توجه زنان اشتراک کننده قرار گرفت هم چنان قابل یاد آوری میدانم که زنان در سرتاسر دنیا به مشکل مواجه میباشند ما نباید مایوس باشیم که تنها زنان افغان با وجود ادامه جنگ و اقتصاد از هم پاشیده دارای پرابلم میباشد در همین محفل از دو تن زنان سخنور که مشکلات شان را ایراد کردند هردو شان انقدر درد ناک وغصه آور بود که حرف تسلیت برای شان وجود نداشت . اما تفاوت در بین زنان هموطن ما تا زنان ممالک دیگر اینست که بعد از کنفرانس یک کمیسون منتخب پیگیرانه مشکلات قضایای شان را بدون پرداخت هیپ نوع مزد دنبال میدارند ودر صدد اصلاح نواقص و بررسی های مستند میبرآیند وبا مراجع ذیدخل در تماس میشوند مشکلات زنان درغرب با وجود که در کشور سرمایه داری زندگی دارند باآنهم از ضعف اقتصاد منشا ً گرفته وتا سطح اجتماع گره خورده است. اما جامعه زنان کانادا نمیگذارند که همچو حوادث روزتا روز اضافه شود. باید یاد آور شوم که بتاریخ 18 مارچ 2009 در یک محفل دیگر از من دعوت گردیده است تا در باره وضعیت زنان افغانستان صحبت نمایم که البته از فروش تکت این محفل برای سه تن از معلمین زن در افغانستان برای یک سال معاش تهیه وبکابل ارسال میگردد . این کمیسون وبا بهتر بگویم "اتحادیه معلمین شهر ما" هرسال طی محافل کنفرانسی از فروش تکت های محفل برای سه تن معلمین زن در افغانستان کمک میدارند همچو محافل بدون کنسرت بوده صرفاً جهت ارزیابی مشکلات زنان از طرف اتحادیه معلمین دایر میگردد نتیجه کنفرانس رابعد از اشتراک برای شما عزیزان تحریر خواهم کرد. با احترام ماریا دارو .

منمونیت

دوستان گرامی با عرض سلام آرزو میبرم که همه عزیزان ملبس با لباس عافیت باشند .
روز همبستگی زنان را از تهی قلب برای همه زنان دنیا تهنیت گفته وحدت ویک پارچه گی زنان را خواهانم.
دوستان وعزیزان از هر گوشه وکنار دنیا با ارسال پیام های تبریکی "هشت مارچ" بنده را منت گذار نمودند از احساس نیک شان یک جهان منمون هستم امید وارم این پیوند های دایمی وپایدار باشد. با عرض حرمت ماریا دارو

۱۳۸۷ بهمن ۲۵, جمعه

شعر از مرحوم احمد ضیا قاریزاده

خایا چشم بازم ده خدایا
نگاه چرخ تازم ده خدایا
دلی ده ناله خیزو سینه پرواز
در آن دل سوز وسازم ده خدایا
خدایا از خقیقت ده نشانم
به حق گفتن روانتر کن زبانم
خدایا از ره مردم نوازی
بده در خدمت مردم توانم

اظهار سپاس

دوستان عزیز وارجمند با عرض سلام واحترمات میخواهم تشکرات خویش نسبت پیوند های جدید دوستان و همکاری فرهنگیان هموطنم حضور هریک تان عرض بدارم . با تامین ارتباط های جدید ازخواهر ارجمند خانم پروین جان فرهنگ دوست "فزرند شاعر گران مایه کشور ما مرحوم احمد ضیا قاریزاده " اظهار سپاس میدارم . خانم پروین قاریزاده با ارسال کتاب "منتخب اشعار " پدرش بنده را سرفراز ساختند . با امید دوستی ها وپیوند های جدیر همیشه منتظر ایمیل های تان میباشم. خدا حافظ ماریا دارو